درباره وبلاگ به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم، به دوست داشتن علاقه دارم، قصد ازدواج نه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم آرشيو وبلاگ نارنجك خنده نظرات شما عزیزان: هانیه خانومی
ساعت13:58---29 ارديبهشت 1393
خخخخخ منکه تالا پدری به این جیگری نداشتم شوماهاچی؟؟؟؟؟؟
|
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
تبادل لینک هوشمند |
||